گاهی وقتا میام تمام پست هایی رو که گذاشتم از اول تا آخر میخونم و غرق لذت میشم.
امتحانات میانترم نزدیکهاز رگ کردن نزدیکتردرس های تلنبار شده هم به اندازه ی 16 واحد ناقابل!
حالم بده که یه دانشجوی پرتکاپو نیستم.حالم بده که به معمولی بودن راضی شدم.
امروز با دوست جان که دانشجوی دندون هست,رفتم علوم پزشکی.موقع برگشت به خونه بین سرمای پاییزی و آهنگ پلی شده تو گوشمتو سرم غلت میخورد:هزار باده ی ناخورده.
کاش یه روزی یه جایی تموم بشه این درد
خدایا یه روزی خوشحالم کن.یه روزی مثه قدیما محکم دستمو بگیر
قول دادم که نمازمو بخونم بازم. این همه سال خوندم.الآن یه چیزی کمه تو زندگیم.خودم خوب میدونم.
پ.ن: جان ببر , آنجا که دلم برده ای"مولانا"
یه ,روزی ,تو ,جان ,ی ,دانشجوی ,یه روزی ,حالم بده ,بده که ,خدایا یه ,درد خدایا
درباره این سایت